مرحوم آیتالله حقشناس با بیان اینکه گناهان انسان در ضعیف شدن حافظه او نقش دارند، با استناد به روایتی از پیامبر اکرم(ص) علمی را نافع دانست که به قلب انسان راه پیدا کند و روح او را منور سازد.
آنچه در پیشرو دارید سلسله مباحث اخلاقی آیتالله عبدالکریم حقشناس است که در تاریخ 5 تیرماه سال 1366 در مسجد امینالدوله ایراد کردند:
آنچه در پیشرو دارید سلسله مباحث اخلاقی آیتالله عبدالکریم حقشناس است که در تاریخ 5 تیرماه سال 1366 در مسجد امینالدوله ایراد کردند:
*اهمیت علم و احیای آن
«رحم الله عبداً أحیا العلم»، خدا رحمت کند و بیامرزد آن کسی را که علم و دانش را زنده کند، بعد سئوال شد که: «و ما إحیاؤه؟ قال أن یذاکر به أهل الدّین و أهل الورع»، خوب زنده کردن یعنی چه؟ عرض کردند: یابن رسولالله زنده کردن علم به چه شکل است؟، فرمودند: دینداران، افراد با تقوی از راه مذاکره و گفتگوهای علمی، وقتی که مذاکره کردند، علم را احیا کردهاند و مورد دعای حضرت واقع میشوند.
*عالمان امت دو گونهاند
اما باز برای اینکه همکاریهای بنده یک قدری دقت پیدا بکنند، این مطلب را هم عرض بکنم که و قال صلی الله علیه وآله: «علماء هذه الأمة رجلان، رجل آتاه الله علماً فبذله للنّاس»: «دانشمندان این امت دو دسته هستند: یک دسته علمایی هستند که پروردگار علم را در دسترس آنها گذاشته و آنها هم آن را به مردم بذل کردند؛ «و لم یأخذ علیه طعماً و لم یشر به ثمناً»، در برابر آن غذایی از مردم درخواست نکردند و ما به ازایش ثمنی قرار ندادند؛ بینی و بینالله برای پروردگار، خالصاً لوجه الله، علمش را در دسترس مردم گذاشت: «فذلک یستغفر له حیتان البحر و دوابّ البرّ و الطّیر فی جوّ السّماء و یقدم علی الله سیداً شریفاً حتی یرافق المرسلین»، ماهیهای دریا و جانواران خاک و پروندگان در آسمان، استغفار و طلب آمرزش برای چنین عالمی میکنند، گناهان او آمرزیده میشود و وارد به پروردگار میشود، در حالی که سید و شریف خواهد بود و با پیامبران و فرستادگان خدا همنشین است، با آنها همدم میشود، با آنها هم صحبت میشود.
آن وقت در قبال این آدم، «رجلٌ آتاه الله علماً فبخل به عن عباد الله و أخذ علیه طعماً و شری به ثمناً فذلک یلجم یوم القیامه بلجامٍ من نارٍ و ینادی منادٍ: هذا الذی آتاه الله علماً فبخل به عن عباد الله و أخذ علیه طعماً و اشتری به ثمناً و کذلک حتّی یفرغ من الحساب»، عالمی است که خداوند به او علم اعطا کرده، ولی از بذل آن به بندگان خدا بخل میورزد و در برابر آن بها طلب میکند؛ این کسی که در روز قیامت به دهانش لجامی از آتش زده میشود و یک منادی ندا میکند: این همان کسی است که خداوند به او علم داده، ولی در نشر آن به بندگان خدا بخل ورزیده و در برابر آن مزد خواسته و آن را به قیمت فروخته است. این شخص در محشر همین گونه میماند تا خداوند از حساب خلق فارغ شود.
*اسم اعظم در آیات پایانی سوره حشر
عصری داشتم، آیات آخر سوره حشر را مطالعه میکردم: «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» ای حبیب من اگر این قرآن را، ما، بر کوه بخوانیم و او فهمی داشت - که شما دارید!- هر آیینه متلاشی میشد! مدتها فکر میکردم که چه طور شده است؟ قرآن به قلب من خوانده میشود و من خاشع نمیشوم؛ چرا؟ پیامبر گرامی اسلام فرمودند که: اسم اعظم در همین آیات سوره حشر است، بعد فرمودند: اگر مریض بخواند، البته شفاء نصیب او خواهد شد، در فکر این بودم که چرا قلب ما خاشع نمیشود و حال اینکه فرمودند: « لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ»، اگر بر کوه نازل شود خاشع میشود! چرا قلب من خشوع نمیکند؟ بعد از ذکر مقدمهای باید بگویم: از آن اول که وارد این درسهای مقدماتی میشدیم این شعر:
شکوت الی وکیعٍ سوء حفظی/ فأرشدنی الی ترک المعاصی
*چاره خرابی حافظه
به وکیع جراح که یک عالم اخلاقی بوده است، شکایت کردم از اینکه من سوء حفظ دارم، یعنی حافظهام بد است، او مرا به ترک گناه راهنمایی کرد!
و قال لأنّ حفظ العلم فضل/ و فضل الله لا یؤتاه عاصی
بعد فرمود: علم و دانش، فضل پروردگار است و فضل پروردگار، به عاصی داده نمیشود.....
بقیه در ادامه مطلب...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج